ترجمه مقاله

الذی

لغت‌نامه دهخدا

الذی . [ اَل ْ ل َ ] (ع اِموصول ) آن مرد که . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن مذکرکه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل ). || آنکه . (منتهی الارب ). آنچه . که . آنچنان کسی که . آن چنان چیزی که . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد آمده : الذی اسم موصول است و برای وصف معرفه ها بوسیله ٔ جمله وضع شده ، و بصورتهای اللَّذِ و اَللَّذْ و اَللَّذی ُ و اَللَّذی ﱡ و اَللَّذی ِّ و لَذی نیز آمده است ، مؤنث آن التی و مثنای آن اَللَّذان ِ و اللَّذا (بحذف نون ) واللَّذان ِّ (بتشدید نون ) و جمع آن اَلَّذین َ و اللاؤون و اللاؤو و الذی (بحذف نون ) است و بعضی از عرب اللذون در حالت رفع و الذین در حالت نصب و جر استعمال میکنند و مصغر الذی ، اَللَّذَیّا و در تثنیه ٔ مصغر اَللَذَیّان ِ و اَللَذَیّون َ و همچنین در مؤنث آن اَللَّتَیّان ِ و اَللَّتَیّات گویند. (از اقرب الموارد). || الذی لا اسم له . رجوع به لا اسم له شود.
ترجمه مقاله