ترجمه مقاله

العاضد

لغت‌نامه دهخدا

العاضد. [ اَ ض ِ ] (اِخ ) عبداﷲ مکنی به ابومحمد. از خلفای فاطمی . رجوع به عاضد لدین اﷲ شود.
ترجمه مقاله