ترجمه مقاله

الفاختن

لغت‌نامه دهخدا

الفاختن . [ اَ ت َ ] (مص ) اندوختن . (فرهنگ رشیدی ). اندوختن و جمع کردن . (فرهنگ جهانگیری ). کسب کردن و جمع کردن . (فرهنگ میرزا ابراهیم ). کسب کردن و گرد کردن . (شرفنامه ٔ منیری ). بهم رسانیدن و اندوختن و جمع کردن . (انجمن آرا) (برهان قاطع). اَلفَختَن . اَلفَخدَن . اَلفَغدَن . اَلفَنجیدَن . (فرهنگ رشیدی ). اَلفیدَن . (برهان قاطع).
ترجمه مقاله