ترجمه مقاله

القادربا

لغت‌نامه دهخدا

القادربا. [ اَ دِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) احمدبن اسحاق بن المقتدر مکنی به ابوالعباس و ملقب به القادر باﷲ، به سال 336 هَ . ق .بدنیا آمد. مادرش کنیزی بنام تمنی و بقولی یمنی و بقول دیگر دمنة بود. وی پس از خلع الطائع381 هَ . ق . خلیفه شد . خطیب گوید: قادر در شرم و دیانت و سیادت و کثرت عبادت و نیکوکاری وحسن طریقت کم نظیر بود. نزد ابوبشر هروی شافعی فقه خواند و کتابی در اصول نوشت و در آن فضایل صحابه را بیان کرد. این کتاب را هر روز جمعه در حلقه ٔ اصحاب حدیث در جامع مهدی و در حضور مردم میخواندند. وی به سال 387 هَ . ق . درگذشت . مدت خلافتش 41 سال و سه ماه بود. پس از او پسرش علی مقلب به الظاهر لاعزاز دین اﷲ بخلافت رسید. (از تاریخ الخلفاء سیوطی چ مصر ص 272 به اختصار). نام این خلیفه بر سکه های غزنویان به سال 424هَ . ق . دیده میشود. (از حاشیه ٔ معجم الانساب ج 1 ص 4). و رجوع به قادر در این لغت نامه و ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 176 و 279 و 282 و 284 و 374 و 402 و تاریخ بیهقی چ ادیب ص 285 و 287 و 294 و فهرست حبیب السیر چ خیام و تتمه ٔ صوان الحکمة ص 207 و 225 و تاریخ الخلفاء سیوطی صص 272 - 276 و معجم الانساب ج 1 ص 4 شود.
ترجمه مقاله