ترجمه مقاله

الماسی

لغت‌نامه دهخدا

الماسی . [ اَ ] (ص نسبی ) تراشیده شده مانند الماس . (ناظم الاطباء). رجوع به الماس شود.
- الماسی رنگ ؛ درخشنده و براق . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله