ترجمه مقاله

النگ

لغت‌نامه دهخدا

النگ . [ اَ ل َ ] (اِ) همان آلنگ یعنی مورچال است . (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا). دیوار قلعه گیری . (غیاث اللغات ). پناه و دیواری باشد که برای گرفتن قلعه و محافظت خودسازند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ). دیواری که بر روی رزمگه برای حفظ لشکر کشند و آنرا مورچال خوانند و بدین معنی آلنگ به مد هم آمده . (آنندراج ) :
پس پشتش النگ گل کشیده
سپه را در درونش دل کشیده .

خسرو (از رشیدی ) (آنندراج ).


چه چمنها فگنده از چمنی
گشته تا در النگ دهر چمان .

ظهوری (در صفت اسب ، از آنندراج ).


|| مطلق دیوار باغ و قصر. (آنندراج ) :
کون است چون بهشت بود موی در سرش
در چشم اهل ذوق النگ است در بهشت .

میرم شاه (از آنندراج ).


|| جمعی را نیز گویند که مردم بیرون قلعه جابجا بجهت گرفتن قلعه و مردم درون قلعه بواسطه ٔ محافظت قلعه تعیین کنند. (برهان قاطع) (از هفت قلزم ) (آنندراج ). جمعی از سپاهی که در اطراف قلعه برای تسخیر آن جای بجای گمارند، و همچنین جمعی از مردم که در درون قلعه برای حراست آن جای بجای معین کنند. || کَرتُخاله (چوب دلو). (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله