ترجمه مقاله

الهیجاج

لغت‌نامه دهخدا

الهیجاج . [ اِ ] (ع مص ) آمیخته و درهم شدن کار. || خواب آلود گردیدن چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نزدیک گشتن شیر بدانکه ستبر شود. (مصادر زوزنی ). نیم خفته گردیدن شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). به غلظت نزدیک شدن شیر (خوردنی ). (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله