الو زدن
لغتنامه دهخدا
الو زدن . [ اَ ل َ / لُو زَدَ ] (مص مرکب ) سوزانیدن با شعله . آتش زدن . مشتعل کردن . شعله ور ساختن . الو کردن : گَوَنها را الو زدن .
- الو زدن مال خود ؛ بقیمتهای سخت نازل و ارزان فروختن .
- الو زدن مال خود ؛ بقیمتهای سخت نازل و ارزان فروختن .