ترجمه مقاله

امآء

لغت‌نامه دهخدا

امآء. [ اِم ْ ] (ع مص ) امأاء . صد کس شدن قوم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صد کردن و صد نمودن . (مصادر زوزنی ). صد کس گردانیدن قوم را. لازم و متعدی است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله