ترجمه مقاله

امتشاش

لغت‌نامه دهخدا

امتشاش . [ اِ ت ِ ](ع مص ) بسنگ یا بکلوخ استنجا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || همه ٔ شیر پستان را دوشیدن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برکشیدن زن زیور را از گردن خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بهره یافتن از چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بهره از مال کسی گرفتن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله