ترجمه مقاله

امتعاط

لغت‌نامه دهخدا

امتعاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکشیدن شمشیر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برکندن از جای برکشیدن نیزه . (از اقرب الموارد). || برافتادن موی از بیماری . پی درپی افتادن پشم . || بلند برآمدن روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بلند و دراز شدن روز. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله