ترجمه مقاله

امتی

لغت‌نامه دهخدا

امتی . [ اُم ْ م َ ] (اِخ ) (ابراهیم خراسانی ) از شاعران قرن دهم و از معتمدان دولت سلطان حسین میرزا گورکانی ومدتی ملازم قاضی سلطان تربتی بوده است و شخص اخیر درزمان شاه عباس حکومت مشهد را بر عهده داشته است . امتی به سال 941 هَ . ق . درگذشته است . از اشعار اوست :
منم آن میوه کز خامی به بستان هوس ماندم
ز بس ایام با من کرد سردی نیم رس ماندم
من آن مرغم که هر گه کرد عشقم میل آزادی
نوای تازه ای پرداختم تا در قفس ماندم .
جان رفت و عمرهاست که در انتظار تو
دزدیده ام بدل نفس واپسین خویش .
در چمن یار چو با آن قد و قامت برخاست
سرو بنشست ز دعوی و قیامت برخاست .
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 38) (تذکره ٔ نصرآبادی ص 261).
و نیز رجوع به سفینه ٔ خوشگو و الذریعه قسم 1 از جزء 9 و تذکره ٔ روز روشن ص 71 و نتایج الافکار ص 38 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1033 و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله