ترجمه مقاله

امساء

لغت‌نامه دهخدا

امساء. [ اِ ] (ع مص ) شبانگاه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).در شبانگاه شدن . (ترجمان تهذیب عادل بن علی ). داخل در مسا (شبانگاه ) شدن بخلاف اصباح . (از اقرب الموارد). || بمجاز به معنی گردیدن و اتصاف است : امسی زید ضاحکاً. (از اقرب الموارد). به این معنی واوی و از «مسو» است . || تباهی و فتنه انگیختن میان مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به این معنی مهموز اللام است . || بازگشتن . (ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 20).
ترجمه مقاله