ترجمه مقاله

امصال

لغت‌نامه دهخدا

امصال . [اِ ] (ع مص ) مال تباه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). تباه کردن و بنابایست خرج کردن مال را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تباه کردن مال و خرج کردن آن در چیزی که سود ندارد. (از اقرب الموارد). || بچه افکندن زن که هنوز مضغه باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کودک بیفگندن زن در آن حال که مضغه باشد. (تاج المصادر بیهقی ). || دوشیدن شبان گوسفند را و همه ٔ شیر پستان دوشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). همه ٔ شیر پستان دوشیدن شبان گوسفند را. (آنندراج ). تمام شیر پستان گوسفند را دوشیدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله