ترجمه مقاله

امعز

لغت‌نامه دهخدا

امعز. [ اَ ع َ ] (ع ص ) جای درشت سخت سنگناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمین سخت با سنگ ریزه . (مهذب الاسماء). سنگلاخ . (تاج المصادر بیهقی ). گویند: مکان امعز. (از ناظم الاطباء). ج ، مُعز و مؤنث آن معزاء است . گویند: ارض معزاء. (از اقرب الموارد). و رجوع به معز و امعاز شود.
ترجمه مقاله