ترجمه مقاله

امنع

لغت‌نامه دهخدا

امنع. [ اَ ن َ ] (ع ص ) با عز و ارجمندی . (ناظم الاطباء). || (ن تف ) منیعتر. بلندتر. استوارتر. (فرهنگ فارسی معین ).
- امثال :
امنع من ام قرفة .
امنع من انف الاسد .
امنع من صبی .
امنع من عتر .
امنع من عقاب الجو .
امنع من لهاة اللیث .
(از مجمعالامثال میدانی ).
امثال دوم و پنجم و ششم در فرائدالادب ضمیمه ٔ المنجد نیز آمده . رجوع به مجمع الامثال و المنجد شود.
ترجمه مقاله