ترجمه مقاله

امنیت

لغت‌نامه دهخدا

امنیت . [ اَ نی ی َ ] (از ع ، حامص ) بی خوفی و امن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بی بیمی . (فرهنگ فارسی معین ). ایمنی . (مؤید الفضلاء). || (اِ) جای امن . (آنندراج ). || (مص ) ایمن شدن . (ترجمان مهذب عادل بن علی ) (فرهنگ فارسی معین ). در امان بودن . (فرهنگ فارسی معین ).
- امنیت دادن ؛ راحت و آسوده و بی بیم گردانیدن : مملکت را امنیت داده است .
ترجمه مقاله