ترجمه مقاله

امید بلخی

لغت‌نامه دهخدا

امید بلخی . [اُ دِ ب َ ] (اِخ ) میرزا امتیاز... شاعر و از بزرگان بلخ بوده و در همانجا وفات یافته . از اشعار اوست :
تاگشت شمع روی تو از انجمن جدا
پروانه از فراق جدا سوخت من جدا
هر یک بیاد زلف و رخش میخورند خون
ریحان جدا بنفشه جدا یاسمن جدا
از یک کرشمه ای که تو دادی بکوه و دشت
مجنون جدا هلاک شد و کوهکن جدا.
(از صبح گلشن ص 38) (از الذریعة قسم 1 از جزء 9 ص 96).
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله