ترجمه مقاله

اناضة

لغت‌نامه دهخدا

اناضة. [ اِ ض َ ] (ع مص ) انض اللحم اناضةً (از باب کرم )؛ نیم پخته گردید گوشت .(ناظم الاطباء). نیم جوش یافتن گوشت . (یادداشت مؤلف ). || نادانی و جهل آشکارا گردیدن بر کسی . || رسیدن خرمای خرمابن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند اناض النخل . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله