ترجمه مقاله

انالة

لغت‌نامه دهخدا

انالة. [ اِ ل َ ] (ع مص ) فراهم آمدن چیزی در معدن . (ناظم الاطباء): انال المعدن انالةً؛ فراهم آمد در آن [ معدن ] چیزی . (از منتهی الارب ). || سوگند خوردن ، گویند انال باﷲ . || دادن ، گویند انلته ایاه و له . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). داد و عطا کردن . || دوا کردن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله