ترجمه مقاله

انبتات

لغت‌نامه دهخدا

انبتات . [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) فروماندن در راه از قافله بسبب ماندن راحله ، یقال سار حتی اِنْبَت َّ. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || بریده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). انقطاع . (از اقرب الموارد). || منقطع شدن آب پشت کسی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). انبت ّ؛ منقطع شد آب پشت او. (منتهی الارب ). و رجوع به منبت ّ شود.
ترجمه مقاله