ترجمه مقاله

انبجاس

لغت‌نامه دهخدا

انبجاس . [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) روان شدن آب . (ترجمان علامه جرجانی مهذب عادل بن علی ). برآمدن آب از چشمه و روان گردیدن . (ناظم الاطباء). شاریدن . (مصادر زوزنی ). انفجار. (یادداشت مؤلف ). انبجس الماء؛ برآمد از چشمه و روان گردید. (منتهی الارب ): فانبجست منه اثنتا عشرة عیناً. (قرآن 160/7).
ترجمه مقاله