ترجمه مقاله

انبوبه

لغت‌نامه دهخدا

انبوبه . [ اَم ْ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) ماشوره را گویند و لوله ٔ آفتابه و مانند آنرا نیز گفته اند.(برهان قاطع) (آنندراج ). نائره ٔ آفتابه و ماشوره . (غیاث اللغات ). نائره ٔ آفتابه و مطْهَره و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). انبوب . لوله . (فرهنگ فارسی معین ).نایژه . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) : و اگر نایژه که به تازی انبوبه گویند بگوش اندر نهند و برمزند صواب باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). همه را بکوبند و بانبوبه اندر دمند نافع بود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله