ترجمه مقاله

انبوب

لغت‌نامه دهخدا

انبوب . [ اَم ْ ] (اِ) فرش و بساط و گستردنی . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). بستر و فراش و خوابگاه . (ناظم الاطباء). || سماط. (هفت قلزم ). || بالین . || بوریا و حصیر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله