ترجمه مقاله

انبوه گشتن

لغت‌نامه دهخدا

انبوه گشتن . [ اَم ْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) در یک جا گرد آمدن و فراوان شدن . انبوه شدن . توده شدن :
چو انبوه گشتند بر پیشگاه
چنان گفت شاه جهان با سپاه .

فردوسی .


چو بر هم نهادند و انبوه گشت
ببالای سنگین یکی کوه گشت .

فردوسی .


ترجمه مقاله