ترجمه مقاله

انتثار

لغت‌نامه دهخدا

انتثار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پراکنده شدن . (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) (ناظم الاطباء) (از المنجد) (آنندراج ). || بینی افشاندن بعد از آب درکردن در آن . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). استنشاق آب ، پس بیرون آوردن آن با نفس بینی . (از اقرب الموارد). بینی افشاندن و پس آب در بینی کردن . (یادداشت مؤلف ). || آب در بینی کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || افشانده شدن . (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). || (اِمص ) پراکندگی : چون قواعد دین مختل و مراسم سیاست مبهم و مهمل ماند... قواعد عفاف و استعفاف اختلال و انتثار پذیرد. (سندبادنامه 5). مملکت اختلال و انتثار پذیردو حاسدان و قاصدان از اطراف ممالک سر برآرند. (سندبادنامه ص 225). و تمامت رجال و نساء و بنین و بنات ثیاب مروارید ریز که ... میخواستند که پیش از هنگام انتثار از غیرت منتثر گردند. (تاریخ جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله