ترجمه مقاله

انتحاض

لغت‌نامه دهخدا

انتحاض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کم گوشت گردیدن اندام و رفتن آن ، و گویند مجهول استعمال شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رفتن گوشت . (از اقرب الموارد). نزار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || رندیدن گوشت از استخوان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (صراح ) (از اقرب الموارد). گوشت از استخوان باز کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله