ترجمه مقاله

انتصار

لغت‌نامه دهخدا

انتصار. [ اِ ت ِ ] (ع مص )داد ستدن . (منتهی الارب ) (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). داد بستدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). کینه کشیدن از ظالم و انصاف از دشمن ستدن و انتقام کشیدن . (آنندراج ). انتقام . (از اقرب الموارد). || یاری دادن . نصرت دادن . (فرهنگ فارسی معین ): انتصر علی عدوه ؛ یاری داد او را بر دشمنش . (ناظم الاطباء). || پیروزی یافتن . پیروز شدن . غالب گردیدن . (فرهنگ فارسی معین ). || استظهار. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله