ترجمه مقاله

انجذاب

لغت‌نامه دهخدا

انجذاب . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) کشیده شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ): والشوق حامل الذوات الدراکة الی نورالانوار فالاتم شوقاً اتم انجذاباً و ارتفاعاً الی النور الاعلی . (حکمة الاشراق ص 224). || برگردیدن . || تیز رفتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نیک رفتن . (مصادر زوزنی ). بشتاب رفتن . (از اقرب الموارد). || (اِ مص ) جذب و کشش و دلفریبی و میل و اشتیاق . (ناظم الاطباء). ربودگی . کشش پذیری . (فرهنگ فارسی معین ): باشد که ماده ٔ آماس را مددی بدو پیوندد و این پیوستن عدد را انجذاب گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله