ترجمه مقاله

انجوختن

لغت‌نامه دهخدا

انجوختن . [ اَ ت َ ] (مص ) برهم کشیدن و ترنجیدن روی و اندام . || اندوختن . || ورزیدن . (ناظم الاطباء). و رجوع به انجختن و انجوخیدن و انجوغیدن و انجوخ شود.
ترجمه مقاله