ترجمه مقاله

انخفاض

لغت‌نامه دهخدا

انخفاض . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) افتاده شدن و به نشیب افتادن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). به نشیب افتادن . (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). فروداشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). بپایین افتادن پس از بلند شدن . (از اقرب الموارد). پست شدن . (فرهنگ فارسی معین ). فرونشستن . (یادداشت مؤلف ). || با کسره شدن کلمه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بخفض شدن حرف . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). فروداشته شدن آواز. (از اقرب الموارد): حرف سین متصف به شش صفت همس ، رخاوت ، انفتاح ، انخفاض ... است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) پستی . پائین افتادگی . (فرهنگ فارسی معین ). پایین افتادگی و نشیب و پستی . ضدارتفاع . (ناظم الاطباء). || نزد اهل هیئت در مقابل استعلاء بکار رود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
- انخفاض افق ؛ در اصطلاح نجوم ، زاویه ٔ بین امتداد افق نظری و امتداد شعاع چشم . در صورتی که از سطح زمین بالا رویم . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله