ترجمه مقاله

انداییدن

لغت‌نامه دهخدا

انداییدن . [ اَ ] (مص ) انداویدن . (ناظم الاطباء). || اندودن . کاهگل گرفتن (بام ، دیوار).گل مالیدن . (فرهنگ فارسی معین ). کهگل کردن بر دیوارو آلودن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || طمع کردن . || آرزومند شدن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله