ترجمه مقاله

اندون

لغت‌نامه دهخدا

اندون . [ اَ ] (ق ) آنجا. مقابل ایدون ؛ اینجا. (یادداشت مؤلف ) :
زان همی خواهی که دائم می خوری تا چون زنان
سر ز رعنائی گهی ایدون و گه اندون کنی .

ناصرخسرو.


و رجوع به آندون و انذون شود.
ترجمه مقاله