اندو
لغتنامه دهخدا
اندو. [ اَ ] (اِ) به معنی اندرون باشد که مقابل بیرون است . (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از هفت قلزم ). اندرون ؛ مقابل بیرون . (ناظم الاطباء) :
از آنجایگه شد به اندوی شهر
که بردارد از روی شادیش بهر.
از آنجایگه شد به اندوی شهر
که بردارد از روی شادیش بهر.
فردوسی (از جهانگیری ).