ترجمه مقاله

اندیدن

لغت‌نامه دهخدا

اندیدن . [ اَ دَ ] (مص ) تعجب کردن . (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (هفت قلزم ) (ناظم الاطباء). متعجب شدن . (ناظم الاطباء). || سخنی که از روی حیرت و تعجب گفته شود. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). || سخنی که از روی شک و ریب و آهستگی گفته شود. (از برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از هفت قلزم ). || سخن گفتن از روی شک و ریب و آهستگی . (ناظم الاطباء). سخن بشک گفتن . (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء) (فرهنگ سروری ). || مغلق گفتن . || سست ونابکار شدن . || اندودن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله