ترجمه مقاله

انسبات

لغت‌نامه دهخدا

انسبات . [ اِ س ِ ] (ع مص ) دراز گردیدن . || نرم شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || پخته شدن خرما. (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔ خطی ورق 227 ب ). تمام پخته شدن خرما. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) درازی . یقال : فی وجهه انسبات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله