ترجمه مقاله

انشاق

لغت‌نامه دهخدا

انشاق . [ اِ ] (ع مص ) بدام آویختن آهو را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || بویانیدن نشوق را و در بینی ریختن آن را. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از آنندراج ). بویانیدن نشوق (داروی بینی ) را. (از اقرب الموارد). با دارو بینی کسی را وا کردن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به نشوق شود.
ترجمه مقاله