انشداحلغتنامه دهخداانشداح . [ اِش ِ ] (ع مص ) هر دو پای گشاده داشته ستان خفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به پشت افتادن و پا را از هم گشادن . (از اقرب الموارد). و رجوع به انسداح شود.