ترجمه مقاله

انضاب

لغت‌نامه دهخدا

انضاب . [ اِ ] (ع مص ) کشیدن چله ٔ کمان را تا بانگ کند. مقلوب انباض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کشیدن زه کمان تا صدا دهد. گویند مقلوب انباض است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله