ترجمه مقاله

انفتاح

لغت‌نامه دهخدا

انفتاح . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) گشاده شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). فتح . (تاج المصادر بیهقی ). گشوده شدن . (یادداشت مؤلف ): حرف سین ، متصف به شش صفت همس ، رخاوت ، انفتاح ، انخفاض ، اصمات صفیر... است . (منتهی الارب ). || (اصطلاح طب ) پاره شدن رگ از سر آن . (از بحر الجواهر بنقل کشاف اصطلاحات الفنون ). انشقاق عرق در سر آن ، مقابل انصداع . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) گشاد و بازشدگی . (ناظم الاطباء). گشادگی .
ترجمه مقاله