ترجمه مقاله

انفصام

لغت‌نامه دهخدا

انفصام . [ اِ ف ِ ] (ع مص ) شکسته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). شکسته شدن بی جدایی . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (مقدمه ٔ ترجمان القرآن جرجانی ص 2). انکسار. شکسته شدن چیزی بی آنکه جدا شود. (یادداشت مؤلف ): فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن باﷲ فقد استمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها. (قرآن /2 256)؛ هرکه کافر شود بهر معبود جز خدای و بگرود به اﷲ، او دست درزد در گوشه ٔ محکم استوار، آنرا شکستن نیست . (کشف الاسرار ج 1 ص 686). || بریده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انقطاع . (از اقرب الموارد). || خم شدن . (مقدمه ٔ ترجمان القرآن جرجانی ص 2). || (اِمص ) کسر و شکستگی و قطع. (ناظم الاطباء). گسستگی . شکست بی جدایی . (یادداشت مؤلف ).
- انفصام پذیر ؛ قابل شکستن و قطع شدن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله