ترجمه مقاله

انقضاض

لغت‌نامه دهخدا

انقضاض . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) افتادن دیوار. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیفتادن بنا. (ترجمان القرآن جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). افتادن بنا. (آنندراج ). || فرودآمدن مرغ و ستاره از هوا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).فرود آمدن مرغ بر چیزی . (مصادر زوزنی ). فرود آمدن مرغ از هوا و رفتن ستاره . (آنندراج ). رفتن ستاره . (ترجمان القرآن جرجانی ). برفتن ستاره . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || پراکنده شدن اسب بر قوم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).پراکنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). پراکنده شدن اسبان . (یادداشت مؤلف )، یقال : انقضت الخیل علیهم ؛ ای انتشرت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله