ترجمه مقاله

انمیاع

لغت‌نامه دهخدا

انمیاع . [ اِ ] (ع مص ) گداختن روغن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). حل شدن و آب شدن . ذوب شدن . (از اقرب الموارد):و کان لینا سریع التفتت و الانمیاع . (ابن البیطار).
ترجمه مقاله