ترجمه مقاله

انهمار

لغت‌نامه دهخدا

انهمار. [ اِ هَِ ] (ع مص ) ریزان شدن آب . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || ریخته شدن آب و اشک و روان گردیدن آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || ریخته شدن . شکسته شدن . (منتهی الارب ). ریخته شدن و شکسته و ویران شدن . || فروافتادن برگ درخت وقت زدن عصا. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله