ترجمه مقاله

انهوبا

لغت‌نامه دهخدا

انهوبا. [ اَ ] (اِ) بلغت زند و پازند ستاره ٔ مشتری را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (هفت قلزم ). برجیس . (ناظم الاطباء). قرائت غلط کلمه ٔ پهلوی اُهرمزد که آنرا تا ازمنه ٔ اخیر انهوما می خواندند و مؤلف برهان بجای میم باء آورده است . اوهرمزد خداست و چون اورمزد در فارسی بمشتری اطلاق شده به معنی اخیر در متن آمده است . (تعلیقات معین بر برهان قاطع ذیل همین کلمه ).
ترجمه مقاله