انواکلغتنامه دهخداانواک . [ اِن ْ ] (ع مص ) گول یافتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). احمق یافتن . (تاج المصادر بیهقی ). کسی را احمق یافتن . (المصادر زوزنی ).