ترجمه مقاله

انگلیون

لغت‌نامه دهخدا

انگلیون . [ اَ گ َ ] (اِخ ) نام کتاب نصاری . انجیل عیسی . (از برهان قاطع). کتاب ترسایان . (صحاح الفرس ) :
معجزات و حکمت عیسی بانگلیون در است
او بنوک کلک در سطری ده انگلیون کند.

قطران .


تا دم عیسی چلیپا گرشد اکنون بلبلان
بهر انگلیون سراییدن بترسایی شدند.

سنایی (از فرهنگ سروری ).


صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندک اندک جمع شد در کوی او
او بیان می کرد با ایشان براز
سرانگلیون و زنار و نماز.

مولوی .


|| نام کتاب از مانویان که ظاهراً باید همان «انجیل حی » باشد که آن را از مانی دانند. (فرهنگ فارسی معین ، اعلام ). گویند این لغت هرجا که باعیسی و صلیب و چلیپا مذکور می گردد مراد از آن انجیل است و جایی که با نقش و نگار و گل و لاله گفته میشودغرض از آن کتاب مانی نقاش باشد. (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) :
به طغرا برکشد صورت بسان نقش چینستان
بدفتر برکشد جدول بسان صحف انگلیون .

امیرمعزی (از انجمن آرا).


ز نقشهای بدیع و ز شکلهای عجیب
صحیفهای فلک شدچو صحف انگلیون .

رشید وطواط (از انجمن آرا).


بدانست که این صحف انگلیون که به اعشار کواکب ملون است و این سراپرده ٔ بوقلمون که به انوار ثواقب مزین بی رافعی حکیم و صانعی قدیم صورت پذیر نیست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ جعفر شعار ص 1). و رجوع به انجیل و ارتنگ و مانی شود.
ترجمه مقاله