ترجمه مقاله

اهالة

لغت‌نامه دهخدا

اهالة. [ اِ ل َ ] (ع اِ) پیه . پیه گداخته یا زیت یا هرنان خورش از قسم روغن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مأخوذ از هیل . ج ، اهالات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صاحب بحرالجواهر، در کلمه ٔ آرد هانجه آرد:شوربائی غلیظ است مانند عصیده که از آرد و اهاله سازند و اهاله روغن بود که از کره ٔ گداخته گیرند. (بحرالجواهر). چربش گوشت و پیه گداخته . (مؤید الفضلاء). || (ع مص ) فروریختن خاک و ریگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروریختن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله