ترجمه مقاله

اهراء

لغت‌نامه دهخدا

اهراء. [ اِ ] (ع مص ) سخت گردیدن سرما بر کسی چندانکه به قتل نزدیک گرداند یا کشتن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت گردیدن سرما بر کسی چندانکه بهلاکت نزدیک گرداند یا بکشد آنرا. (ناظم الاطباء). در سختی سرما افتادن . بکشتن سرما کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). || نیک پختن گوشت را. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نیک پختن گوشت تا از هم بریزد. (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ): مهرا کردن ؛ یعنی نیک پختن گوشت . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). هریسه کردن گوشت را. || کشتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سرد گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سخن بسیار بیهوده گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || داخل شدن در سردی . این کلام را در شب گویند یا در وزیدن باد در گرمای تابستان . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله