ترجمه مقاله

اهرار

لغت‌نامه دهخدا

اهرار. [ اِ ] (ع مص ) بانگ کنانیدن سگ را سردی و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به بانگ در آوردن سرما سگ و جز آن را. فی المثل : شر اهر ذاناب ؛ و این مثل را در وقت پیدا شدن علامات و مخائل شر و فساد گویند. (ازناظم الاطباء). || بر آب خواندن یا آوردن گوسپند را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله